- بد معاملگی
- عمل بد معامله
معنی بد معاملگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سخت جوشی دیر جوشی
عمل بدمعامله، بدمعامله بودن
کج معامله بودن
کجپلاس هرگز گلیم بخت مرا درمحیط دهر - از آب در نیاورد این چرخ کج پلاس (علی خراسانی) بد سودا کسی که معامله را بدرستی و سهولت انجام ندهد سخت معامله. بد منظر آنچه بنظر بد آید بد نما بد نمود. بد منظری زشت بنظر آمدن بد نمایی بد نمود کردن